معنی بیماری پوستی واگیردار

حل جدول

بیماری پوستی واگیردار

زردزخم

زرد زخم


بیماری واگیردار

تیفوس، حصبه، طاعون


بیماری پوستی

آکنه

ملانوم

جرب، برس، سالک، کهیر، گال

سالک

گال

جرب

آنژیوادم، جرب، برس، سالک، کفگیرک، کهیر، گال، ملانوم

زونا

واژه پیشنهادی

بیماری واگیردار

وبا، سل، تیفوس


بیماری پوستی

سالک

سرطان پوست، برص

لغت نامه دهخدا

واگیردار

واگیردار. (نف مرکب) مسری. ساری. مرضی که از بیمار به اطرافیان سرایت کند. مرضی بودار. رجوع به واگیر داشتن شود.

معادل ابجد

بیماری پوستی واگیردار

1183

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری